پزشکان به آن میگویند: «الکتروشوک»؛ مردم به آن میگویند: «برق گذاشتن». واقعیت این است که واژه برقگذاشتن مترداف درمانی موسوم به الکتروشوک است و نباید هیچ گونه ترس و نگرانی از این درمان روانپزشکی به دلمان راه بدهیم...
«الکتروشوک» درمانی که برای بسیاری از بیماران روانی نویدبخش بهبودی چشمگیر و فوری است، گاهی به دلیل نام خود ابهام و ترسهای ناموجهی نیز در ذهن بیمار یا اطرافیان او پدید میآورد. اساس این درمان عبارت است از گذراندن جریان الکتریکی کوتاه مدتی بین دو ناحیه از جمجمه (معمولا دو سوی پیشانی) که در صورت تکرار برای شش تا دوازده بار در طول چند هفته (معمولا شش هفته)، میتواند تغییر مثبت و طولانی در برخی حالات شدید روانی ایجاد کند.
این نوع درمان در شکل اولیه خود سابقهای شصت ساله دارد. در زمانهای دور که به صورت ابتدایی انجام میگرفت، تشنجاتی شبیه به صرع پدید میآورد و برای بیمار خوشایند نبود اما اکنون دهها سال است که با استفاده از داروهای بیهوشی کوتاهمدت و داروهای شل کننده ماهیچهها، تشنجی در کار نیست و بیمار هیچچیز ناخوشایندی از جریان درمان درنمییابد. روش درمانی الکتروشوک در درجه نخست، درمان انتخابی برای بیماری افسردگی شدید، همراه با فکر خودکشی است. برخی از نشانهها، پیشبینی کننده پاسخ خوب بیمار به الکتروشوک است، از جمله عزت نفس پایین، احساس بیارزشی، احساس درماندگی، بیاشتهایی، یبوست، کاهش در تمایل و کارکرد جنسی، برخاستن زود هنگام در صبح و ناتوانی در به خواب رفتن مجدد. این نشانهها که حاکی از شدت افسردگی است، درعین حال نماینده اثر مثبت این نوع درمان است.
در بیماری «مانیا» که با حالت سرخوشی و پرحرفی و پرتحرکی بیمارگونه و رفتارهای بیمهار همراه است، برای کنترل یا تعدیل رفتار بیش از حد هیجانی و بیقرار، میتوان از الکتروشوک استفاده کرد. در «اسکیزوفرنیا» (روان- گسیختگی)، درمان با الکتروشوک در حالتهای بهت یا هیجانزدگی که در نوع کاتاتونیک اسکیزوفرنیا ملاحظه میشود، توصیه میگردد و اثر سریع و نجاتبخشی دارد. در دیگر انواع اسکیزوفرنیا هم در صورتی که بیمار فرد جوانی باشد که بیش از یک سال از آغاز بیماری او نمیگذرد، این درمان میتواند موجب بهبود سریعی گردد. باید دانست که الکتروشوک ضمن اینکه موارد استفاده دیگری نیز در درمان بیماریهای روانی و مغز و اعصاب دارد اما چاره همه اختلالات روانی نیست. برای نمونه این نوع درمان در اختلالات شخصیتی، روان نژندیها (بیماریهای خفیف روانی)، اعتیاد، انحراف جنسی و بزهکاری ناشی از اختلالات شخصیتی مفید نیست. با وجود همه نتایج مثبت و عوارض بسیار ناچیز این درمان، به نظر میرسد که بسیاری از مردم به علل گوناگون از الکتروشوک میترسند و اصولا واژههای شوک و الکتریسته ترسهای نامعقولی را در ذهن عموم برمیانگیزد. به هر حال واقعیت این است که اگر بیمار روانی دچار افسردگی شدید، بیدرنگ تحت درمان با الکتروشوک قرار نگیرد، ممکن است دست به خودکشی بزند و یا ممکن است به دیگران صدمه برساند. همچنین، بیمار کاتاتونیک دچار بهت ممکن است آن اندازه از خوردن غذا خودداری کند که بمیرد و یا بیمار کاتاتونیک هیجانی ممکن است در اثر تحرک بیوقفه دچار فرسودگی جسمی شود و از بین برود. البته دارو هم در این موارد مفید است اما تا زمانی که دارو تاثیر کند یکی دو هفته طول میکشد و این زمان خطرناکی است که اگر با الکتروشوک کوتاه شود، به نفع بیمار و اطرافیان او خواهد بود. تصمیم برای پیشنهاد الکتروشوک به یک بیمار یا بستگان او، همچون دیگر توصیههای درمانی باید بر پایه گزینشهای درمانی و نیز سود و خطر احتمالی باشد. جایگزینیهای اصلی الکتروشوک معمولا درمان دارویی و رواندرمانی است که هریک از آنها خطرات و منافع خود را دارند.
● ممنوعیتهای شوک درمانی
ممنوعیت مطلق استفاده از الکتروشوک محدود میشود به موارد زیر:
افزایش فشار داخلی جمجمه یا هر ضایعه فضاگیر مغزی و انفارکتوس جدید میوکارد. البته الکتروشوک عوارضی هم دارد، اما در برابر منافع حاصل از استفاده به جا از آن، این عوارض وزنی ندارد. در رابطه با عوارض آن، از جمله باید اشاره کرد به حالتهای فراموشی با گیجی و منگی موقت و خفیف که در معدودی از بیماران ملاحظه میشود اما تا حداکثر شش هفته رفع میگردد. برای درمان افسردگی معمولا به ۶ تا ۱۲ جلسه الکتروشوک نیاز هست. وضعیتهای هیجانزدگی شدید از جمله مانیا و کاتاتونیا عموما به ۸ تا ۱۶ جلسه درمان پاسخ میدهند. درمورد بیخطر بودن الکتروشوک باید اشاره کرد به اینکه چندی پیش در یک مجله معتبر پزشکی به بانویی اشاره شده بود که به علت کیفیت مزمن بیماری خود که هیچ دارویی بر آن موثر نبود، در طول نزدیک به پنجاه سال، ۱۲۰۰ جلسه الکتروشوک برای او انجام شده بود و به خوبی به زندگی خویش به عنوان یک شهروند فعال و سودمند ادامه داده و در ۹۵ سالگی در اثر کهولت سن از دنیا رفته بود.
درمان با الکتروشوک میتواند درمان برگزیده برای زنان افسرده بارداری باشد که نیازمند درمان هستند و در ضمن نمیتوانند از دارو استفاده کنند. سرانجام به طور خلاصه میتوان گفت که درمان با الکتروشوک، یک روش درمانی است که به صورت تجربی از شش دهه پیش به کار میرود. این روش از زمان معرفی، هدف تایید اغراقی یا تکذیب افراطی بوده است. در واقع الکتروشوک نه یک نوشداروست، نه یک روش شکنجه قرون وسطایی اما درصورت کاربرد منطقی، یک روش مهم درمان در روانپزشکی است که بسیاری از اوقات نجاتبخش زندگی خواهد بود و عموما بهبود چشمگیر پدید میآورد.